M & A

چقدر کم توقع شده ام نه آغوشت را میخواهم نه یک بوسه و نه دیگر بودنت

 را؛همینکه بیای و از کنارم رد شوی کافیست.....

مرا به آرامش می رساند حتی استحکاک سایه هایمان

بعضيـــــ وقتـــــ ها

چیزی

می نویسیـــــ فقطـ برای یکـــ نفـــــر

اما دلـتــــ می گیرد وقتیـــــ یادتـــــ می افتد

کهـــ هـرکسـیــــ ممکنـــــ استـــــ بخوانــد

جز آن یـکـــــ نـفـــــر.........

شبیه برگ پاییزی،پس از تو قسمت بادم خداحافظ

ولی هرگز نخواهی رفت از یادم خداحافظ

و این یعنی در اندوه تو می میرم در این تنهایی مطلق

که می بندد به زنجیرم و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد

و برف نا امیدی بر سرم یکریز می بارد چگونه بگذرم از عشق

از دلبستگی هایم ؟

خداحافظ ، تو ای همپای شب های غزل خوانی خداحافظ

به پایان آمد این دیدار پنهانی خداحافظ

 

2pd4zie9nwojug40lxvb.jpg

ببین هیچی نگو...


فقط یه دقیقه بیا بشین اینجا
کنارم


دلتنگم

همین...
 

 


 

عشق یعنی موسیقی اسم تو ..  

 

 

 

 

ساده اما تا ابد شنیدنی ..  

 


یعنی تو که بی بهانه ، بی دلیل ..

 

بهترین دلیل عاشق شدنی ..

 

 

خدایا سرده این پایین از اون بالا تماشاکن اگرمیشه فقط گاهی بیا دست منو "ها" کن خدایاسرده این پایین ببین دستامو میلرزه دیگه حتی همه دنیا به این دوری نمی ارزه! بگو گاهی که غمگینم توهم دلتنگ و غمگینی کسی اینجا نمیبینه که دنیا زیر چشماته یه عمره یادمون رفته زمین دار مکافاته خدایا وقت برگشتن یه کم با من مدارا کن شنیدم گرمه آغوشت اگه میشه منم جاکن

موهای یک زن خلق نشده

برای پوشانده شدن

یا برای باز شدن در باد

یا جلب نظر

یا برای به دنبال کشیدن نگاه

موهای یک زن خلق شده

برای عشقش

که بنشیند شانه اش کند , ببافد و دیوانه شود...

عطر مو های یک زن فراموش شدنی نیست!

وقتي خدا مي خواست تو را بسازد

چه حال خوشي داشت،

چه حوصله اي ! اين موها، اين چشم ها .... خودت مي فهمي؟ من همه اين ها را دوست دارم.

دوست دارم یه بار بشینم موهاتو شونه کنم

یه چند تارش بریزه .بگم اینارو میبینی ؟؟؟

بگی اره ..!!!

منم بگم با همه دنیا عوضش نمیکنم

دنیــــا فهمـید خیلی حــقیر است وقتی گفتم :

یک تارمــوی "تــــــــــ♥ـــــــو " را به او نمیدهم...

"مخاطب خاص ♥"

جووووووووووووووووووووووووووون

بخورمتون

آخ ببخشید بخوریدمون

میان چشم و دلم پیمانی متقابل بسته شده است و اکنون هریک به دیگری کمک می کند

وقتی که چشمم سخت گرسنه و تشنه یک نگاه است

یا دل عاشقم با آه هایش خود را خفه می کند

آنوقت چشمم با عکس معشوقم مهمانی و سوری برپا می کند و دلم را به ضیافت عکس و نقشش دعوت می کند

در وقت دیگر چشمم مهمان دل می شودو از خیالات عاشقانه دل سهمی می برد

بنابراین یا با عکست یا با عشقم در حالیکه تو خودت دوری پیش من حاضری و همچنان با منی ، زیرا تو نمی توانی از جائیکه خیالات و افکار من می تواند به آنجا رود دور تر روی و من همیشه با آنها هستم و آنها همیشه با تو و پیش تواند.

یا اگر آنها به خواب روند عکس تو که در برابر چشم من قرار دارد دل مرا بیدار می کند تا دلم و چشمم هر دو شاد و محظوظ شوند.

 

مهموني مي ديم اونهايي که دوست داريم و نداريم رو دعوت مي کنيم. يواشکي به لباساي اونهايي که دوست نداريم مي خنديم. بعد که رفتند با دوستهاي خودمونيمون مي شينيم به حرفهاشون مي خنديم! توي مهموني واسه همديگه جوک ترکي مي گيم! جوک لري مي گيم! اصفهاني ها رو مسخره مي کنيم. مي گيم کاشوني ها ترسواند! رشتي ها بي غيرتند! کردها خرمتعصب هستند! آباداني ها لاف مي زنند!
>
پايين شهريها رو آدم حساب نمي کنيم! مرز بين پايين شهر و بالاي شهر رو هم خودمون تعيين مي کنيم! اونها که از قلهک پايينتر رو قبول ندارند شيک ترند! وقتي يکي از فاميلهامون شهرستان زندگي مي کنه و ما يهويي از دهنمون مي پره فوري توضيح مي ديم که طرف بخاطر شغلش که مدير فلان کارخونه است اونجا زندگي مي کنه!
 
 
بشقاب و ليوانهاي فرانسوي مي خريم! لوسترهاي ساخت چين مي خريم! شکلات آيدين هديه نمي بريم چون ايرانيه کلاسش پايينه!
 
 
موقعي که اتوبوس مياد حمله مي کنيم! اگه اوضاع بحراني بشه با آرنجمون مي زنيم به کناريها راه رو باز مي کنيم! آخه خسته هستيم بايد زودتر بريم خونه! وقتي کسي نباشه هم همين که مي شينيم با ماژيک پشت صندلي ها يادگاري مي نويسيم که دفعه ديگه که سوار شديم به دوستامون هنرمون رو نشون بديم!
 
 
شب چهارشنبه سوري ترقه پرت مي کنيم پشت پاي زن همسايه که وقتي پريد بخنديم! وقتي تيم فوتبال مورد علاقه امون توي مسابقه مي بازه شيشه اتوبوس واحد رو مي شکنيم! سيزده بدر گند مي زنيم به طبيعت! يعني هميشه اينکارو مي کنيم نه فقط سيزده بدرها!
 
 
فحش خواهر و مادر مي ديم! به همديگه! به دين و مذهب! و عربها و غيره! اما تا يه مشكلي پيش مياد ميگيم يا فلان امام!! و در لوس آنجلس هم بيشتر سفره حضرت عباس باز ميکنيم تا توي تهران..
 
 
ما همه مادرزادي سياستمدار به دنيا اومديم اما استراتژي تک تکمون با همديگه و با تمام دنيا متفاوته براي همين در هيچ موردي باهم توافق نداريم و بازهم به هم فحش مي ديم! سه تا که ميشيم پنج نظر متفاوت داريم و هممون خيال ميکنيم حق داريم.
 
 
ما به اجدادمون خيلي احترام مي ذاريم! مخصوصاً داريوش و اينها! وقتي سر قبرشون ميريم حتماً يه يادگاري هم با هرچي که دستمون باشه روي در و ديواراش مي کنيم! ما امام زاده مي سازيم! بعد پول مي ندازيم و از امام زاده مي خوايم که مشکلاتمون رو حل کنه!
 
 
ما روز عاشورا تاسوعا نذري مي ديم! اما براي اينکه زعفرون گرونه روي پلو گلرنگ مي ريزيم!
 
 
ما احتمالاً غير از رامسر و کلاردشت جاي ديگه اي از ايران رو نديديم اما حتماً دوبي رفتيم و فروشگاه عرض الهدايا رو ديديم! بي برو برگرد هم يه عکسي توي صحرا روي شنها گرفتيم که به همسايه ها نشون بديم!
 
 
ما رانندگيمون حرف نداره! رانندگي بدون فحش و فضيحت برامون معني نداره! چراغ راهنمايي عابرپياده، موتورسوار هاي آدمخور ...... فقط يک کلمه از هر مورد کافيه !
 
ماها سينما نمي ريم و عوضش عشق مي کنيم قبل از اينکه فيلم روي پرده سينما بره ما سي ديشو ببريم خونه!
 
ما - مخصوصاً لوس آنجلسي هامون- وقتي کانال تلويزيوني درست مي کنيم يا هيمنطوري آب دوغ خياري ميارندمون توي يه برنامه اي مجري بشيم يا گزارش بديم يا خداي نکرده به عنوان کارشناس حرف بزنيم از هر سه تا کلمه اي که مي گيم چهار تاش انگليسيه اونهم با هزار تا عشوه و ناز و غمزه شتري و صد البته تلفظ صد درصد غلط !
 

 
به آذري ها متلک ميگيم، اونارو مسخره ميکنيم و براشون جوک ميسازيم ولي بهترين دوستامون آذري هستن!
 
 
اما سه چيز براي ما خيلي مهمه:
 
يک: ما هيچ وقت اجازه نخواهيم داد که روي هيچ نقشه اي خليج فارس به خليج عربي تبديل بشه!
 
دو: حواسمون هست که هرجا اسمي از فيلم سيصد برده شد اعتراض کنيم نامه بنويسيم طوماراينترنتي امضا کنيم که چرا قيافه ما ايرانيها رو اينقدر وحشتناک کشيدند! آخه ما ايرانيها اونقدرا هم وحشتناک نيستيم! سه: دولت کشورمون بايد مثل دولت سوئد و نروژ باشه.. دموکرات / عشقي / مهربان. با يک شرط:ما همون "آدم" هايي که در بالا گفتيم بمونيم!!!
تعداد صفحات : 4
صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد